سلام دوستان
من تو خانواده مرفع بزرگ شدم با همسرم از صفر شروع کردیم
من سالهاست به رفتار هایی اذیتم میکنه همیشه تو ذهنمه عذابم میده از اول زندگیمون با همسرم اختلاف داشتیم سر هر حرفی باهم دعوا میکردیم الآنم همین مشکل داریم
مادر همسرم اوایل زنگ میزد خونه فامیلا و گلگی منو میکرد همیشه بد منو میگفت و فامیلامون میومدن بهم میگفتن من باردار بودم بارها اینکارشونو تکرار کردن و یکبار تو روشون در اومدم و زدن زیر حرفاشون یا خواهر همسرم سه سال قبل من تو بهترین بیمارستان خصوصی زایمان کرد همه چی عالی و درجه یک از اول ازدواجش توی رفاه بود خونه دو طبقه بزرگ ماشین و خیلی چیزا براش فراهم بود پدر شوهرش پشت همسرش بود . منو همسرم از صفر شروع کردیم خودمون . من با سن خیلی کم توی بیمارستان دولتی طبیعی زایمان کردم کلی اذیت شدم حتی یه دکتر شخصی نرفتم تا همسرم احساس شرمندگی نکنه دستمون خالی بود حتی لباس های قبل بارداری رو تنم میکردم تا لباس جدید نخرم نوبت مراسم من رسید همسرم پول دستش اومد برام نیم ست طلا سنگین خرید و خواهر همسرم اومد گفت چرا داداشمو گذاشتی تو فشار پول نداره چرا رفتی اینو خریدی خیلی ناراحت شدم لباس حاملگی نخریدم نشسته بود حرف میزد پول ندارم لباس بخره همش لباس تنگ میپوشه طلا میخرم یا یه چیز جدید میخرم اصلا از دهنش در نمیاد تبریک بگن بهم فقط چپ چپ نگاه میکنن یا اینکه من برای حتی کوچکترین چیزای زندگیشون ذوق میکنم و تبریک میگم یا اونروز دختراش میگفتن ما قراره پس فردا بریم کربلا که یهو خواهر همسرم زد تو پهلوی دوتا دختراش که پیش من نگن با اینکه فقط من اونجا بودم خیلی بهم برخورد چون خونه ما شام بودن . پرسیدم واقعا میرید انشالله هیچ جوابی بهم نداد نذاشت دختراشم بگن این رفتارش بدترین بی احترامی به من بود حالا من هیچ کدوم از رفتاراشون یادم نمیره یا همسرم پیش خانواده اش از خوبیایی من تعریف میکنه اونا سکوت میکنن سریع درباره جاریم خوب میگن کل کاراشونو وقتی میرم خونشون من انجام میدم حتی خواهر همسرم دست به سیاه و سفید نمیزنه کل اصرار زندگی منو اوایل ازداوجم ریختن بیرون اجازه دادن همه دخالت کنند تو زندگیم بعدشم همه چیو انداختن تقصیر من و خانواده ام حالا دیگه نمیرم خونشون با همسرمم زیاد اختلاف داریم میخام با همسرم خوب باشیم میگه توجه کن بهم درکم کن خسته گیامو زحمتامو ببین نمیدونم چجوری منظورم اینه توجه نمیدونم به مرد چجوریه؟ وقت pmcهر بار تا حد طلاق دعوا میکنیم نمیدونم چیکار کنم حالم دست خودم نیست خیلی همو دوست داریم فقط میخام دعواها کمتر بشه