من از نوجوونی همینطور بودم
بااینکه کلی مشکل و دغدغه داشتم ازهمون موقع
طلاق والدین
تجاوز
مشکلات اقتصادی
فوت شدن دوست صمیمیم و مامانبزرگم و..
خیلی تلاش کردم و خیلی عبورکردم ک بتونم الان باوجود همه مشکلات و سختی دووم بیارم و خوشحال باشم ( این یک مهارته ک باوجود سختی و مشکل تو خوشحال و خوب زندگی کنی)
میدونی ما ۵تا حس داریم
خشم و شادی و غمگینی و گناه و ترس
همه اینا طبیعین
وقتی آدمیزاد ب این درک برسه ک همینطور ک خوشی و خوشحالی نیازه
حال بد هم نیازه
میتونه از پس همه چیز بربیاد
اتفاقات بد و تجربیات بد باعث میشه آدم رشد کنه از نظر روانی و روحی
و تجربه کسب بکنه
من کلی کتاب خوندم ک بهم کمک کردن
مثلا : کتاب دلایلی برای زنده ماندن
معجزه شکرگزاری
کتابخانه نیمه شب
تکه هایی از یک کل منسجم
صدای غذاخوردن یک حلزون وحشی و..
توصیه میکنم هرادمی فصل ۵ کتاب باز رو ببینه ویدئو هاشو یا پادکست هاشو گوش بده
واقعا کمک میکنه ب اینکه چطور زندگی کنیم
چطور حال خوبی داشته باشیم
چطور با وجود مشکلات احساس خوشبختی بکنیم
و درنهایت اگه بابت اتفاقی تو زندگیت ناراحتی
اینو بدون ک واقعا واقعا
هیچ اتفاقی اتفاقی اتفاق نمیوفته
نمیدونم صحبتام چقد بت کمک میکنه ، امیدوارم ک مفید بوده باشه
مشکل و سختی برای همه هست
انسانی ک رنج و سختی نداشته باشه انسان نیست
زنده نیست و مُرده است
این یک پیام کلی هست ک شاید کمکت کنه