اگه شوهرتون بگه چرا نمیری خونه مادرت یه مدت بمونی

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

رنگین_کماان

عضویت: 1401/04/24

تعداد پست: 489

میگم که من اونجا زیاد راحت نیستم بخوابم

و البته بهش شک میکنم تا حدودی

1404/06/30

03:48

مدیر استارتر

عضویت: 1401/11/02

تعداد پست: 17069

بگو دلم برات تنگ میشه چرا برم؟ دلیلشو بپرس با ارامش

من چیزی نگفتم.

حس میکنم بخاطر ارامش خودم گفته ولی میدونه چقدر بی حوصلم کاش نگفته بود حس بدی گرفتم

خدایا بخاطر همه چیزایی که دادی،ندادی،دادی پس گرفتی،ندادی بعدا میخوای بدی، خلاصه برای همه چی شکر

1404/06/30

03:48

ریحانه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

sonbolbolbol

عضویت: 1403/10/18

تعداد پست: 2198

اینجوری که نباید صحبت کرد حمله که نمیکنیم که‌.بحث ناراحتی نیست.کلا یهو بگه برو یه چند روز بمون اونجا ...

دلیلی نمی‌بینم بهم بگه چند روز خونه نباش

🧚‍♀

1404/06/30

03:48

_asentra_

عضویت: 1403/02/31

تعداد پست: 14853

توطئه در کاره

Lose? I don't lose I win that's my job that's what I do

1404/06/30

03:48

گوگولیتونمم

عضویت: 1403/08/13

تعداد پست: 21787

راهشون خیلی دوره واقعا حوصله و کشش ندارم بلند شم وسیله جمع کنم برم هواپیما بگیرم برم برسم اووووووووو ...

توصیه میکنم بمون خونه ات عزیز

شد شد، نشد میرم خودمو از رو مبل پرت میکنم پایین...🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻

1404/06/30

03:48

مدیر استارتر

عضویت: 1401/11/02

تعداد پست: 17069

اره اخرین بار شب قبل عروسیم نه سال پیش اونجا خوابیدم...همیشه روز رفتم و اخر شب اومده دنبالم

خب اگه بگی میخوام بمونم میگه نه؟

خدایا بخاطر همه چیزایی که دادی،ندادی،دادی پس گرفتی،ندادی بعدا میخوای بدی، خلاصه برای همه چی شکر

1404/06/30

03:48

یا_فاطمه_الزهرا_س

عضویت: 1404/02/31

تعداد پست: 3565

من چیزی نگفتم.حس میکنم بخاطر ارامش خودم گفته ولی میدونه چقدر بی حوصلم کاش نگفته بود حس بدی گرفتم

منم حس کردم برا خودت گفته نه حس بدی نگیر منم دقیقا مثل سما برداشت کردم بنده خدا واسه خودت گفته. بگو بدون تو نمیرم من اینجا حالم خوبه و اینا

1404/06/30

03:49

کاربرسال88

عضویت: 1403/12/11

تعداد پست: 1065

خب اگه بگی میخوام بمونم میگه نه؟

با خودش برو چند روزه

1404/06/30

03:49

مدیر استارتر

عضویت: 1401/11/02

تعداد پست: 17069

میگم که من اونجا زیاد راحت نیستم بخوابمو البته بهش شک میکنم تا حدودی

شک دیگه چرا! چی دیدی ازش مگه!

خدایا بخاطر همه چیزایی که دادی،ندادی،دادی پس گرفتی،ندادی بعدا میخوای بدی، خلاصه برای همه چی شکر

1404/06/30

03:49

ملکه455_

عضویت: 1403/12/08

تعداد پست: 4188

خب اگه بگی میخوام بمونم میگه نه؟

اره میگ نمون میگ بدون تو طاقتم نمیاد و ازین زرت پرتا نمیدونم راس میگ یا ن خرم می‌کنه منم نمیمونم،🤣🤣🤣🤦🤦🤦

عشقممممم فقط امین ❤️

1404/06/30

03:49

مدیر استارتر

عضویت: 1401/11/02

تعداد پست: 17069

توطئه در کاره

😅

خدایا بخاطر همه چیزایی که دادی،ندادی،دادی پس گرفتی،ندادی بعدا میخوای بدی، خلاصه برای همه چی شکر

1404/06/30

03:49

مدیر استارتر

عضویت: 1401/11/02

تعداد پست: 17069

توصیه میکنم بمون خونه ات عزیز

فعلا که پیشنهاد داده

منم گفتم بهش فکر میکنم

خدایا بخاطر همه چیزایی که دادی،ندادی،دادی پس گرفتی،ندادی بعدا میخوای بدی، خلاصه برای همه چی شکر

1404/06/30

03:49

هیچ_

عضویت: 1402/10/28

تعداد پست: 6151

راهشون خیلی دوره واقعا حوصله و کشش ندارم بلند شم وسیله جمع کنم برم هواپیما بگیرم برم برسم اووووووووو ...

الان گفتی تصور کردم منم خسته شدم 😂🤝

لطفا به نیت حاجتم صلوات یا حمد میفرستید.ممنونم زیبا ها♥️زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒

1404/06/30

03:50