یه همسایه دارم حدود ۳۵ ساله در شرف جدایی از همسرش هست ولی با هم زندگی نمیکنن وضع مالی خوبی داره کارمنده ولی بسیار خسیس حالا این خانم عمه ۷۵ ساله خودش رو آورده زندانی کرده که باید از بچه مراقبت کنی ولی حاضر نیست کودک رو بفرسته مهد فقط دقیقه به دقیقه صداهای جیغ کودک رو میشنویم مادر بسیار عصبی هستش و کل ساختمون از دستش عاجز شدن عمه سالخورده هر بار منو میبینه بهم میگه میخوام برم خونه م نمیزاره من نمیتونم با ۷۰ سال سن از بچه مراقبت کنم پا ندارم دنبالش بدوم مادرشم سره کاره از من عمه خواسته باهاش حرف بزنم بزاره بره خونش وکودک رو بفرسته مهد ولی من دخالت نمیکنم