میدونم منم با توجه به شرایط خودم گفتم و تو زندگی شما نیستم منم 32 سالگی ازدواج کردم و بقول شما تحت فشاریکه خودم به خودم می اوردم بودم خانوادم کاری به کارم نداشتم ولی حس میکردم چون همه ازدواج کردن لابد من رو مشکل دار میبینن اذیت میشدم هربار یکی می اومد و نمیشد حس میکردم از بقیه حرف میشنون ولی هیچوقت منو تحت فشار نذاشتن خداروشکر ازدواج خوبی کردم نمیگم پولداره یا مرفه شدم ولی اون چیزیکه واسم مهم بود یعنی اخلاق رو داره
منم ظاهر خوبی داشتم و هیکل خوبی و شاغلم و تحصیلاتم داشتم گزینه های عجیب و غریب زیاد داشتم وقتی رد میکردم واس بقیه عجیب بود که اینو دیگه چرا ولی تنها کسیکه قرار بود باهاش زیر یه سقف بره من بودم!بقیه فقط از من یه ازدواج میخواستن
مثلا پولدار خانواده دار ولی مشکل ج ن سی داشت و رفتار نامعتادل!
زشت و بی عرضه ولی مدعی
عاشق پیشه ولی دمدمی
گزینه های بسیاری رد کردم تا به شوهرم رسیدم
ایشونم ادم کاملا معمولی هست ولی برای من کافیه