هر چی میبینه میخواد
نخریم هم اعصابم خوردی راه میندازه
انقدر حرصی شدم از دستش
عصری بردمش خرید ، یه لوازم التحریر فروشی بزرگ
گفت اینجا نوع کمه ؛ بریم شهر کتاب
بردمش اونجا، تازه من هر چی میگم یه چیز دیگشو برمیداره، شد15 میلیون
بعد یه کیف بود، 7 میلیون ، اصرار که همینو برداریم ، برنداشتم
بعد میایم بیرون میگه گشنمه، میریم یه چیزی میخوریم ، دست میزاره رو نوشابه ی خارجی، 150 هزارتومن! میگم خوب معمولیشو بردار، قیافه میگیره، میگم باشه بردار
نزدیک یه تومن اونجا میدم
بعد میرم سوپر ، میگه مامان یه شکلات دبی برام بخر!!!!
الان با دوستاش حرف میزنه هزینه ی اونا شده 5 6 تومن
انقد کفری هستم از دستش
همیشه با پدرش میرفت خرید
اون وضعش خوبه
ولی برای من زور داره اینقدر خرج کنم
در حال طلاقیم
به من خرجی میده بمقدار مشخص
اضافه خرج کنم میمونم و باید منت بکشم تا دوباره بده
ولی در کل دخترمو خیلی لوس و متوقع بار اوردیم