چند روز دیگه تولدمه
قرار بود شوهرم برام النگو بگیره اما پول کم داشت.
من چند وقت پیش به مامانم گفتم بیا ۱۰۰ تومن بده ب من من دوباره چند ماهه بهت بدم اونم گفت نمیدم و کار دارم
منم به شوهرم گفتم که خودش لازم داره
حالا هی هر چی میشه میگه تو ۱۰۰ تومن نمی ارزید برای خانوادت😔
میگه خواهرم میخواست خونه بهره بابای من پول داد بهش کمک کرد و همش خواهر حیوونش رو که میدونه من به هزاااار دلیل به خونش تشنه ام رو میزنه تو سر من😔😔😔😔
از وقتی ازدواج کردم هیچ سالی کنار این آدم من احساس خوشی نکردم بخاطر این زبونش😔