مراسم دعوت بودیم عصر خانم پسرخاله شوهدم گفت برقصیم
رفتیم برقصیم بعد لباسش خیلی دنباله داشت یعنی نیم متر راحت دنیاله داشت نمیدونم چطور توصیف کنم من چند بار(شاید سه یا چهار بار) پام رفت رو لباسش ولی اصلا عمدی نبود یهو وسط رقص رفت نشست نه به من بگه بیا بشینیم نه هیچی همینطوری ول کرد رفت بعدشم ناراحت شد من هربار پام میرفت رو لباسش یا عذرخواهی میکردم یا چشامو کوچیک میکردم یعنی شرمنده و لبخند بهش میزدم که یعنی ببخشید
شوهرم میگه ولش کن اگر سر همچین چیزی ناراحت شده بذار ناراحت بمونه ولی من دوست ندارم