یک عالمه خواستگار داشتم که اومدن و بعدش رفتن پشت سرشون هم نگاه نکردن
تنها تو این وضعیت با کسایی از من خوششون اومده که منو ندیده فقط مامانش اومده پسند کرده و با حرف تنش داشته پیش میرفته یا فقط یکی اومد خواستگاریم که اونم چون لباسم جذب بود فکر کنم از اندامم خوشش اومده بود
دیگ هیچکس 🤣
همین قدر بیرخیتم
دقیقا پسرا چقد نگیر شدن
کاش یه حس ششمی میومد بهم میگفت چه زمانی ازدواج میکنم
خواهرانه بهت میگم به پیشونیه نه سیبیل😆😆
هیچ وقت اینجوری نگو همه آدما قشنگن احتمالا حکمتی توش بوده
بعضیا خودشون مشکل دارن یا پسر قصد ازدواج نداره خوانواده بزور میارنش خواستگاری
منی که همین الان چشمام داره درد میکنه بخاطر اینکه گریه کردم چون جور نمیشه ازدواجم
منم با این تفاوت ک خواستگارای من داغونن یا معتاد یا بیکار
نزدیک ۳۶سالمه
خب ازدواج سنتی دیگه فایده نداره نظر منه خودت اشنا شو دیگه وقتی بیاد خواستگاریت یعنی خوشش اومره که باهات اشنا شده واومده جلو
من سنتی قبول نمیکردم فکر میکردم از این پسرهای خیلی مثبت که شلوار پارچه ای با کفش نوک تیز که موهاشون رو یوری شونه میزنن هستن
