واقعا نمیدونم چیکار کنم
ما پدر مادر نداریم با مادربزرگ پدری بزرگ شدیم که یک ماه فوت شده
خونه مامانبزرگم عموهای معتادم هستن امن نیست ادمای غریبه معتاد میارن تو خونه
من خودمم هر از گاهی میرم اونجا بیشتر خونه فکو فامیل میمونم
خواهر دوقلوم معلول فرستاده بودیمش بهزیستی
مشکل ذهنی نداره فقط نمیتونه راه بره اومده خونه میگه نمیزم خونه مامانبزرگم نمیمونم
اخه مگه عمه عمو نگهش میدارن هیچ کس قبولش نمیکنه
خونه جدا هم قبول نمیکنه میگه تو باهام زندگی کن
منم دارم ازدواج میکنم اصلا جدا از اون از نظر مالی هم نمیتونم مسعولیت زندگی باهاشو گردن بگیرم واقعا نمیشه
اخلاقای خاصی داره خواهرم من دوسش دارم دوست دارم اونم مستقل بشه حتی ویلچر برقی براش خریدم که راحت تر باشه اما ذره ای همکاری نمیکنه
تنها زندگی نمیکنم
خونه مستقل نمیمونم
سرکار نمیرم
دکتر ببرینم
کاردرمانیامو ببرین
یکی پیشم بمونه
بخدا من پولم نمیرسه هیچ کس نمیدونه من همون خوراکشو هم نمیرسونم به زور چقدر کار میکنم
بگین من چیکار کنم