نامزد بودیمبه بار پدر شوهرم رفت مسافرت شوهرمگفت بابام رفته . ما هم این اخلاق گند رو داربمکه مثلا زنگمیزنیممیگیمجای طرف خالی نباشه.منه خر هم زنگ زدم به هو مادر شوهرم گعت تو از کجا فهمیدی انگار اب سرد ریختن روم گفتم فلانی گعته گعت خوبه والا خبرا زود میرسه منم خیلی ناراحت شدم الان چندبن سال میگذره یه جا مسافرت بخواد بره تا خودش مستقیم نگه منم زنگنمیزنم شوهرمم اون سری خیلی ناراحت شد از حرف مادرش .حتی به پدر مادرممنمیگم فلانی مثلا رفته سفر خودش اگه خواست بگه نخواستم نگه من خبر چین نیستم واقعا الانم میخواد بره مشهد له شوهرم گفته ولی به من نگفته منم نه زنگمیزنم نه به مادرم اینا میگم والا شاید نخواد من بدونم
هر کس به اخلاق گندی داره دیگه ولش کن مهم ذهن خوومه که اروم و خالی باسه اینقد فکر و خیال میکنم فردا سکته کنم ببفتم کی میاد یه لبوان اب بده دستم والا
ولی واقعا یه سوال ، چرا مردم ، مثلاً مادرشوهرت و حتی فامیل های خودم ، انقد برای چیزای مسخره ای ناراحت میشن و حرف در میارن ، الان این کجاش خبر چینیه؟؟؟
اصلا نمیتونم درک کنم .....🙂🙂
مرغ آمین درد آلودی است کاواره بمانده، رفته تا آنسوی این بیداد خانه ، بازگشته رغبتش دیگر ز رنجوری نه سوی آب و دانه، نوبت روز گشایش را در پی چاره بمانده🖤🕊️......
اونکه میخواد بره سفر زنگ میزنه برای خداحافظی و حلالیت که اگر مرد تو جاده حلالیتشو گرفته باشه ازت😆
والا .دهتر خواهرش مبخواست با سوهرش بره مکه هی یه جور میگفت فلانی میخواد بره مکه یعنی ما زنگ بزنیم خدا حافظی کنیممنم له روی خودم نباوردم اونا مبخوان برن باید حلال کنن نه ما زنگ بزنیم
هر کس به اخلاق گندی داره دیگه ولش کن مهم ذهن خوومه که اروم و خالی باسه اینقد فکر و خیال میکنم فردا سکته کنم ببفتم کی میاد یه لبوان اب بده دستم والا