|•یاسمنم•| |•پیوسته در تاریخ ساعتی فرا میرسد که در آن، آنکه جرئت کند و بگوید دو دوتا چهارتا میشود، مجازاتش مرگ است•| |•از دور ریختن قواعدی که به من تلقین شده بود، آرامش مخصوصی در خودم حس میکردم•| goftino.com/c/xJbnEE
اول مهر سره صف مدیر برامون سخنرانی کرد و آخره حرفاش گفت انشالله که آقامو میاد بگین آمین
من تا آخر سال منتظر آقا بودم که ببینم این آقا کیه مگه مدرسه دخترونه معلم آقا داره ۶ سالم بود خجالتی هم بودم خیلی زیاد روم نمیشد از کسی سوال بپرسم کلا تباه بودم