عروسمون یه خواهر داره با ۳ تا بچه که روستا زندگی میکنن ولی هر کاری دارن میان شهر تلپ میشن خونه ی برادرم در ماه ۴ یا ۵ بار میان ما و برادرم یه را پله داریم و اونا طبقه ی بالان ولی این بچه هاش اینقدر داد و فریاد و جیغ و سر و صدا میکنن آرامش ازمون سلب شده میان میرن حموم دو ساعت شیر آب بازه ۔ کلا شدن مایه ی ترس و فوبیای ذهنی ما حتی یه شبم با خیال راحت یه جایی نمیریم چون فورا این طایفه ی عجوج مجوج سر و کله شون پیدا میشه ۔ تو رو خدا چکار کنیم هر چی بی محلی می کنیم بیشتر میان ما خودمون اصلا طبقه ی بالا نمیریم ولی اینا یه هفته یه بار سر و کله شون پیدا میشه