ما رابطه امون باهم خیلی خوب بود
هیچ مشکلی نداشتیم هیچی
یهو یکروز پیام نداد پیام دادم سرد بود فرداش زنگ زدم گفتم چیزی شده گفت نه و خداحافظی کرد
۱روز بهم نه پیام داد نه هیچی
من عصر از باشگاه برمیگشتم یهو دیدم از سر کوچه خونه این یه موتور شبیه موتور ایشون داره میاد یه دختر پشتشه پسره هم هیکلی شبیه به این بود ولی هم خودش هم دختره پشتش کلاه کاسکت داشتن در حالی که ایشون کلا یه دونه کلاه داشت
اومدم خونه به شوخی بهش گفتم ببین کم مونده جنگ کنما فکر کردم تویی
گفت وسط خیابون میخواستی جنگ کنی
من با شوخی بهش گفتم از کجا میدونی وسط خیابون بود؟؟
یهو قاطی کرد که دیروز که بهمدیگه پیام نمیدادیم خیلی راحت بودم حالم بهتر بود
گفتم من حالتو بد میکنم؟بودنم اذیتت میکنه؟
گفت آره
منم گفتم کاش زودتر میگفتی من اصلا فکرشم نمیکردم باز آزار واذیت تو باشم خداحافظ
گفت خداحافظ حوصله ندارم
موند و ماه بعدش بهم ایمیل داد و یه پیام فرستاد که دلم میخواد بهت زنگ بزنم نمیشه دلم تنگ شده
با ایمیل خودشم نبود با ایمیل دوستش بود