خانواده همسرم خیلی فرهنگشون با ما فرق داره من تا زمانی که بچه نداشتم کم و بیش میرفتم و میومدم و فاصله امم حفظ میکردم و تحملشون می کردم اما الان یه دختر شش ماهه دارم که متاسفانه از لحظه ای که به دنیا اومده اینا دارن اذییت و آزار میکنن و مزاحمت ایجاد میکنن و روانم و بهم میریزن نمیدونم چطور از دستشون راحت باشم
بی محلی
رفت امد کم
مثلا چیکار میکنن؟؟
بی توجه بهشون محل نده
چکار میکنن ؟
شاید تو بعد زایمانت حساس شدی
الان یه عده جبهه میگیرن اما بذارین توضییح بدم که چرا میگم بی فرهنگن
من زایمان کرده بودم و مریض بچمم شبا نمی خوابید و تا صبح گریه میکرد شرایطم بهم ریخته بود بعد اینا هر روز میومدن خونم تازه باید روزام جای استراحت از اینا پذیرایی میکردم و بشدت کمبود خواب داشتم اما مادر شوهرم به برادر شوهرم که تا ساعت ۱ شب میشست خونمون میگفت بشین کجا می خوای بری
بعد انقد من کم استراحت داشتم شیرم کم شده بود بچم سیر نمیشد انوقت میشستن به من که تازه ۳۰ سالمه میگفتن پیری شیر نداری
اسی حتما بچتو دوست دارن ولی خب شمام حق داری
😻😻خب حتما نوشون رو دوست دارن
خلاصه سرتون و درد نیارم بشدت آدمای سمی و مریض و عقده این که از قصد میگی یه کاری نکن لجبازی میکنن مدام آدم و می چزونن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
