شوهرم یه خواهر داره که اون دوتا بچه داره یه ده ساله یه چند ماهه ما شهرستانیم اون تهران امسال ۳ماه اومده بود شهرستان خونه مادرشوهرم و کللل ۳ماه شوهرم اونجا بود و هر لحظه درحال قربون صدقه اوناست هی بغلشون میکنه میبوستشون قربون صدقهههه شدید مبره شبا میریم بخابیم به امید اینکه ده دقیقه تنها باشبم نمیاد تا بعد اینکه خابم‌میبره صبا تا بیمار میشع بدوووو میره بغل اونا خاهرش میخاست بیاد تهران اینم کار داشت ما اوردیمشون گفتم بعد ۲سال یه سفر میریم دوجا تنها میریم بالخره تازه ازدواج کردیم ۲ساله هر لحظه با اوناست میگم بریم شب تنهایی میبینم همرو جمع کرده همش با خواهرش تعریف میکنه میگه میخنده من میشینم پیشش کلشو میبره پیش بچه خاهرش خسته شدم خب پس من چی حق دارم حسودی کنم
حق داری
ولی خیلی گیر نده
حق داری با جونم درک کردمت
حق داری
حق داری
خواهرش خب😑
حق داری
بله من به عنوان یه زن حقو به شما میدم
شما نیاز به توجه دارید و متاسفانه همسرتون هنوز به این درک نرسیده
و وقتی چه زن چه مرد ازدواج میکنه باید اولویت اولش همسرش باشه
به جای اینکه بیرونشون باشی تو ام وارد جمعشون شو چرا حسودی اخه
بنظرم این حسودی نیست، یه توقع بجاست
شوهرت اگه تمام توجه‌ش به اوناست، قطعا داره اشتباه میکنه
خب این چرا زن گرفت
حق داری
چیبگم
والا حق داری ببخشیدا چه شوهر لوس و بی مزه ای داری
اصلا تحویلش نگیر تو هم برو تو گوشی
پیش خانواده ات رفتی دقیقا مثل خودش عمل کن تا بفهمه چه حالی داره
مرتیکه خب همون بچه های خواهرت رو سر و سامون میدادی زن گرفتنت چی بود ؟؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
