2777
2789
عنوان

به نظر شما چه آدمایی باکلاسن

| مشاهده متن کامل بحث + 991 بازدید | 78 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

چقدر خوب تربیت شده خوشابه سعادتت


پدر و مادر خیلی خوبی داره و واقعا آدم هرچی جلو تر میره بیشتر میفهمه خانواده از خود اون آدم مهم تر چون ۸۰ درصد تربیت و شخصیت اون آدم حاصل پدر و مادرش

دوست گرامی اقشار و صنف های مختلفی از جامعه اینجا عضو هستن طبیعی نظرات متفاوت باشه پس بدون توهین به گروه های دیگه نظراتتون رو بیان کنید و اگه نظری مخالف شماست درجا نگید روشنفکر بازی به معنای کلمه روشنفکر رجوع کنید 

😂😂😂😂وااااای اون وایمیستاد همینجوری نگا میکرد تو میگفتی ب زمین گرم بخوری ؟

خب اون یهو یه تصمیم میگرفت من قلبم پاره پاره میشد😂😂

میگفتم الهی یه زن بدجنس خدا قسمتت کنه که خونتو بکنه تو شیشه تورو فقط واسه پول بخواد دوستت نداشته باشه پدرتو در بیاره🤣

یعنی همه همینن؟

همه همین هستن خیلی از بچه ها که تو محیط پر تنش مثل دعواهای هر روز پدر و مادر بزرگ میشن ، خیلی زود رنج و افسرده با اعتماد به نفس پایین و پرخاشکر میشن شما باید محیط بزرگ شدن رو مدنظر قرار بدید 

حق داشتع بنده خدا خب چقد دلش شکستع ولی هیچی نگفته

حالا اونقدرام ندار نیست وگرنه من دلم هزار برابر بیشتر شکست

ایده آل گراست

دوسال پیش ورشکسته با موجودی ۰ با من آشنا شد

الان ماشین خوب داره پس انداز خوب داره شغل خوب داره فقط خونه نداره

همه همین هستن خیلی از بچه ها که تو محیط پر تنش مثل دعواهای هر روز پدر و مادر بزرگ میشن ، خیلی زود رن ...

دقیقا من گاهی زود عصبانی میشم

مادر و پدرم دعوا تنش نداشتن من از بی پولی و اینجوری شدم

از اینکه به هرچی میخواستم نرسیدم

اون نکات ساده چه چیزایی هستن؟

اینکه بلد باشی چه رنگایی به پوستت میان چی رو با چی ست کنی لباسات همیشه اتو کشیده و تمیز باشه یا چه مدل لباسایی به هیکلت میاد

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792