من باردار بعد  دست شویی خونه خراب شده بود کثافت زده بود بالا بوی گندش خونه برداشت بود بعد از اونور من خیلی میرم دست شویی از بوی گند حالم بهم میخورد بالا میاردوم شوهرم خونه نبود رفته بود سفر نمیدونستم کی میاد  نمیتونستم برم خونه مادرم یا مادرشوهرم چون شوهرم خوشش نمیاد 
به مادر شوهرم گفتم اون هم پدرشوهرم با تعمیر کار اومد 
چند  روز زمان برد تا درست بشه 
مادرشوهر اینا طبقه پایین ما هستن همه این چند روز پدر شوهرم میومد بالا تا اینا میرفتن میموند 
پدرشوهرم گفت من دیگه نمیام بالا سخته ام اینا هم کار ندارند فقط لکه گیر میخان کنن گفت خواهرشوهرم که بیاد میفرستمش بیاد بالا 
خانوما من چادر سرم کرده بودم با یک پیراهن بلند 
شوهرم اومد اینا رو دیدید حمله کرد بهشون کتک زد
حمله کرد سمت من کتک زده بچم افتاد 
بخدا دیگه نمیکشم دفعه اولش نیست من میزنه ولی ایندفعه بچم کشت 
رفتم پزشکی قانونی میخوام ازش شکایت کنم 
ولی خانواده نمیزارن میگن طلاق گرفتی دیگه خونه ما جای نداری بزار خودمون باهاش حرف میزنم آدمش میکنم بخدا دیگه نمیتونم تحمل کنم چطور میتونم با قاتل بچم برم زیر یه سقف