خیلی بهم ریختم
کلا افسرده بودم ولی کم کم داشتم خوب میشدم که این خواب ودیدم چند ماه پیش خواب خیلی بد خیلی
یهو دخترم یه مشکل براش پیش اومد سر اون خیلی بهم ریختم خیلی تا خدا و شکر جواب آزمایشهای خوب اومد انگار دخترم یه شک عصبی بود برام
بعد یه هفته پیش جواب آزمایش دخترم خوب اومد داشتم از حالت افسردگی میومدم بیرون ،یه دفعه دیشب یاد خواب افتادم آنچنان بهم ریختم که نگو همون دیشب نصف شب از شدت ترس همسرم رو از خواب بیدار کردم
هر جا هم مشاوره مذهبی زنگ میزنم کسی جواب نمیده تا یکم آروم بشم
خیلی حالم بده
خوایم خیلی بد بود خیلی نه خواب دارم نه خوراک دست وپام میلرزه
دست خودم نیست