من افسردگی شدید دارم و در طول روز کلی قرص افسردگی میخورم
روحم بیماره
به شدت هم کم خونم طوری که بزور راه میرم حتی دکترم هم گفته بود خون به مغزت نمیرسه بخاطر همین نمیتونی سرپا بمونی
از اینورم بخاطر قرصایی که چند وقت پیش برای خودکشی خوردم و نمردم معده رودم آسیب دیده و مجبورم با درد شکمی شدید کار کنم و برم سرکار
بخاطر این که یه لباس برام حسرت نشه بخاطر این که یه رژ لب برام حسرت نشه یه ناخن برام حسرت نشه برا این که بتونم تو رابطه با پارتنرم دستم تو جیب خودم باشه کوچیک نشم اومدم سرکار..چون تو خونه فقط خانواده خرج خورد و خوراکم و میدادن پول تو جیبی هم نداشتم با ۲۱ سال سن..و بخاطر ماهی ۱۰ تومن دارم روزی چند بار با این دل درد شدید زمین جارو میزنم و شیشه و میز پاک میکنم و کارگری میکنم
اون روز بابام اومد محل کارم رفتم سمتش گفت نیا نیا سریع رفت گفتم چرا اینجوری کردی گفت آشنا دیدم نمیخام بدونن تو اینجا کار میکنی😐انگار خلاف میکنم
یا وقتی میگم خستم حالم بد شده مامانم منو مقایسه میکنه میگه فلانی هم سرکار میره فلان حالا با فلانی کیه؟ کسی که باباش کارخونه داره و با ماشین میلیاردیش میره میشینه پشت میز و ماهی خداتومن از باباش پول میگیره
مثل من زمین جارو نمیزنه دستاش زخم بشه بخاطر ماهی ده تومن
در کل یکم ناراحت بودم از این رفتارشون
من بیماری روحیمو از اونا گرفتم الان باید استراحت میکردم نه که به بدبختی کار کنم برا چس تومن حقوق
حداقل انگیزه هم نمیدن
هربار دکتر میبرن کلی منت سرمه که پول انقد خرج کردیم خودت کار میکنی پول دکتراتو بده