من یه جاری دارم که به شدت حسوده وقتی که دید همه دخترای فامیل ازدواج کردن فقط دختر این مونده وخواستگاریم نداشت پا شد دخترش رو داد به یه پسر که پسره بنده خدا نه سرش مو داشت نه ابرو نه ریش نه سبیل همه فامیل ناراحت شدن ازش گفتن آخه اصلا دخترت رو شوهر نده مگه مجبوری اینطوری دخترت روبدبخت کنی ولی این به خاطر این که بگه دختر منم مثل بقیه عروس شد و ازدواج کرد دخترش رو بهش داد والان بعد ده سال زندگی با یه بچه دیروز شوهرش فوت شد معلوم بود این ده سال طفلک همش مریض بوده واینو پنهان کردن که کسی بهش نگه دیدی دخترت روبدبخت کردی
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.