میخونم
ما لاکچری بودیم اون زمان تو نت آشنا شدیم
تو خونمون😂،رفت و آمد خانوادگی داشتیم
سنتی
فامیله
از وقتی یادم میاد حرفش بوده که منو میخواد
آخرم شد
دوس ندارم‌یادآوری بشه برام
تو اینستا گرام
نوه ی عمش منو تو مسجد دید ب ی دوست فامیلی گفته بود
اونم منو ب مادر شوهذم معرفی کرده بود
مادر و خواهرشم اومدن مسجد منو دیدن پسندیدن🤣
شوهرم، برادرشوهر یکی از فامیلامونه و اون معرفی کرد بعدم خودمون رفتیم جلو😁
معرف و سنتی
سنتی و با اجبار پدرم
یکی دو ماه بود لیسانس گرفته بودم دفتر وکیل کار میکردم پیگیر پرونده فامیلشون بود اومد رفت اومد رفت اومد رفت اومد دیگه نرفت 😐
یکی منو لایک کنهه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
