خیلی
دوست پسر مجردیم مسخرم میکرد و احساساتمو بازی گرفته بود
ازدواج کرد ماهای اول فکر کرد تا اخر همینطور گل و بلبله
داداششو فرستاد که بهش بکو ببخشه
الان شش ساله ازدواج کرده و من چهارسال
بدبخت شده و تا مرز طلاق میرن
و من خوشبخت شدم و پیشرفت کردم ماما هستم
و حسرت منو میخوره خیلی