اول بگم که یه دختر ۱۸ماهه دارم
شوهرم شغل نسبتا خوبی داره وخونه وماشین داره اهل خیانت نیس و چشم پاکه برای زندگی هم خرج میکنه وخسیس نیس مثلا واسه تولدم آیفون ۱۶خرید اینا خوبی هاش
بدی هاش؟زندگی باهاش مث هفت خوان رستم می مونه هردفعه یه سختی داره مثلا اولین رابطمون که خون نداشتم تو شمال هم بودیم یه هفته تمام منو آزار داد و باهام صحبت نکرد و بهم تهمت زد بدترین سفر زندگیمو ساخت . به شدت خانوادش رو دوس داره و خرج داداش مفت خورشو میداد و خونه دارش کرد چن وقت پیش خالش اومده بود به شهر ما من دوبار دعوتش کردم گف بازم دعوت کنیم منم گفتم نه با بچه کوچیک سختمه نشست روم انقد کتکم زد که یه طرف صورتم و گوشم کبود شد (تاپیکای قبلی هس)
به شدت مرد سالاره واگه با بچه کوچیک حتی یکم خونم کثیف باشه شروع میکنه غرزدن هیچ کمکی هم تو خونه بهم نمیکنه تو بارداری ماه آخرم بود از کمر دردگریه میکردم ولی کمک نمیکرد
جدیدا هم معتاد فارکس شده و همش تو اتاق سرش تو سیستمه واز سرکار که میاد میره پشت سیستم براشم مهم نیس بچمو دارم به تنهایی بزرگ میکنم ...
راسش خستم خیلی خسته مث آدمی که نا نداره ادامه بده دارم به شدت به جدایی فک میکنم ولی میترسم پشیمون شم