تولد مامانمه بعد رفتیم به مغازه با شوهرم لباس بگیریم براش قبلا رفته بودم با مامانم چون پولش زیاد بود نخرید الان من خواستم برا تولدش بخرم برق رفته بود تو مغازه ساعت پنج و پنجاه و هشت دقیقه بود دو دقیقه دیگه برق میومد نور بود ولی تو مغازه وقتی خاستم برم تو مغازه مرده میانسال بود گفت نیا تو برق رفته گفتم لباس دیدم فقط میخام بپرسم هنوز هست یا نه با لحن تند گفت بابا میگم برق نیست چی میگی برو بیرون خیلی ناراحت شدم مردم روانب شدن بخدا
بعضی هاشون خود درگیری دارن برا منم همچین موردی پیش اومد
حتما داشته یه کارایی میکرده دیگه
مشکلات زندگی بعضیارو روانی کرده
رفتارش خیلی زشت و اشتباه بوده مردم دیوونه شدن احتمالا ترسیده دزدی چیزی باشی دزدا جدیدا یاد گرفتن تو بی برقی میرن دزدی
برا منم یه بار رفتم از خرازی چسب مخصوص چسب تفنگی بگیرم از پیر مرده پرسیدم چنده قیمتش .پرید بهم چند تا میخوای .گفتم قیمتش چنده هه .باز قاطی کرد خانوممممم چند تا میخوای .گفتم برو بابا خدا شفات بده 🤣🤣🤣🥴🥴از مغازه زدم بیرون
به قرآن بعضیا سالم نیستن خدا شاهده جامعه مریضه جدی میگم .
یا مثلا وقتی میریم بیرون با شوهرم ی طور عجیبی به من و شوهرم نگاه میکنن بعضیا انگار ایرادی داریم .
نمی‌دونم داستان چیه
شوهرم فقط مشکلش اینه که ریش نداره ریشش در نمیاد سنش خیلی کم میزنع اینا انگار عیب داری نکات میکنم
الهییی اامینن شهر وقت با شوهرت رفتی بیرون .اونو بفرست قیمت بگیره .اصلا هم به نگاه‌های مردم توجه نکن در مورد ریش نداشتن شوهرت
خود من الان چون دیرتر هستم و چهار شونه .از همسرم بزرگتر دیده میشم .و متوجه نگاه‌های مردم هستم .اما به کتفم حساب میکنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
