همش داره از مامانم پول قرض میگیره پس نمیده مامانمم بنده خدا هی میده اونوقت من روم نمیشد مدرسه بودم ازش پول بگیرم یه چیزی بخرم گشنه نمونم این همه سختی کشیدم تا بنده خدا زیر فشار نره حالا شوهرم هی مول قرض میگیره مامانم از روی محبتش بهش میده منم عصبیم ازین بابت
بگم یه ریال شوهرم تو زندگی برام خرج کنه همش میگه شاغلی تو باید پول بدی شیطونه هی میگه برم مهر و نفقمو بذارم اجرا از دست کاراش