امروز هزارتا کار داشتم رفتم بیردن یهو یه نفر از پشت چنان زد به ماشینم که ماشین منم خرد به ماشین جلویی
یه آدم خیلی درب و داغونی بود راه به زور می رفت خوب با این وضعیت چرا میشینی پشت ماشین که اینطوری کنی
الان با وجود کلی کار باید برم بیوفتم دنبال کارای بیمه و خسارت و تعمیرکار تازه سر و دستم هم توی این اتفاق درد گرفت دستم به شدت دردمیکنه هنوز
آمبولانس اومده میگه باید دوتا ماشن بره پارکینگ و شما رو هم با آمبولانس ببریم بیمارستان اگر آسیبی دیدی
مجبور شدم بیمارستان رو نرم و بی خیال بشم
حالم از این جور اتفاق ها بهم می خوره یه دنیا کار بعد اینطوری هم باید بشم
صبح سالم و سلامت رفتم از خونه بیرون ظهر باید با ماشین داغون و سر و دست دردناک برگردم
اه یه مشت بد حال میشینن پشت فرمون هی تصادف تصادف
بقیه رو هم گرفتار میکنن
انقدر حالم گرفته است که حد نداره