من قبلا طلسم داشتم رفتم پیش دعانویس باطلش کردم.نمیدونم چی شد انگار بدتر شد.هرکی میومد سمتم زیاد طول نمیکشید میرفت.یا بی دلیل خودش میرفت.یا من نمیتونستم قبولش کنم.یکی تازگیا عاشقم شد خیلی دوستم داشت خیلی بهم محبت کرد هیچوقت بهم بی احترامی نکرد منم دوستش داشتم.یه مدت گذشت ولی ولم نکرد منم خوشحال بودم که بالاخره یکی پیدا شد باهام بمونه و منم دوستش دارم.ولی زندگیش داره نابود میشه.میخواستیم ازدواج کنیم.الان هم نمیدونم چی شده.معلوم نیست کجاست.یکی از دوستاش شماره ی منو داشت میگه یه اتفاق بدی براش افتاده اونم پیداش نمیکنه.اول فکر کرد پیش منه.حتی پیش خونوادش هم نیست.وای اینقدر گریه کردم داغون شدم.به دوستش گفتم خبری شد بهم بگه.فقط حالش خوب باشه مهم نیست کنارم نباشه.با اینکه دوستش دارم میخوام بیخیالش بشم تا به فنا نرفته.آخه چرا اینجوری میشه.
والا بنظر من الکی به دوستش گفته بهت زنگ بزنه خواسته یجورایی بپیچونتت که خودت بری کلا
طلسم و این حرفا چرته همش
آخه چرا تو کار جادو و حنبل هستین تاوان بد داره بخدا
ببین جادو و طلسم برای شخصی که انجام میده تاوان داره
هر دو چند سالتونه
عزیزم احساس میکنم پیچونده رفته تماس دوستش هم ساختگی بوده
ساده نباش
مگه بچه هست گم بشه!!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
