اصلاً نمیدونم چرا اینقدر همه حرکاتش حال به هم زنن
دقیقهای نیست که پیام نذاره و زنگ نزنه و خودشو به شوهرم یادآوری نکنه و همیشه خدا دلش تنگه
اصلاً یاد کارای مصنوعیش میفتم دلم به هم میخوره
الکی گریه میکنه شب عروسی به طرز خیلی بدی خودشو انداخته بود تو بغل شوهرم زار زار گریه میکرد و میگفت امشبو بیاین من درست ازت خداحافظی نکردم
بچه ها تو این موقعیت بودین ؟!
تاپیکای قبلمم یه نگاه بکنین
چی کار کنم اینقدر روی مخم نباشه