دوستان من با یه آقایی یک سال و نیم پیش آشنا شدم. درواقع اصلا نمیخواستم آشنا شم و ایشون کلی گریه و زاری کرد و منم نمیدونم چرا موندم. شاید بخاطر این بود که حس میکردم چون اولین نفر زندگیمه باید تا تهش همین آدم بمونه. بعد از گذشت ۲ ۳ ماه تا همین الان چنان زجری بهم داد که یزیدم این زجرو به کسی نداد. از فحاشیهای جنسی و خانوادگی گرفته تا طرفداری بیخودی از یه دختر و گفتن پیامای شخصیمون بهش. حالا راستش من دوسش ندارم دیگه و نمیتونم تحملش کنم.
اما هنوزم گیرشم و نمیتونم فراموشش کنم.. و خیلی خیلی خیلی به این آدم نزدیک شدم. ( رابطمون مجازی بود و یک بار هم همو ندیدیم ) خیلی نگرانم که در آینده بسیار دور ( حداقل ۸ سال دیگه ) به همسر آیندم چی بگم؟ چطور رابطه خیلی نزدیکم با اون پسرو توجیه کنم؟ از طرفی هم واقعا نمیتونم بمونم تحمل پسره رو ندارم