2777
2789

بعد ازدواج 

نکه کلا نری 

چرا خب رفت و آمد و معاشرت خوبه 

ولی اینکه بری بمونی حس کنی جزوی از اونایی 

به شدت به نظر ادمو بی احترام و بی ارج میکنه 

نظر شما چیه 

دیگه واقعا صمیمت نباید اینجوری باشه هی خونه ی هم 

استقلال ادم میره 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خانواده همسرم شهرستان هستن و ما بریم چند روز میمونیم. تا الانم سر موندن و نموندن به مشکل نخوردیم و چیزی از ارزشامون کم نشده. 

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

دقیقا  من خونه مادر شوهرم بصورت دعوت میرم یا شب نشینی اصلا تا الان شب اونجا  نموندم ۴ ساله ازدواج کردم ولی بخاطر شیفت شب همسرم یک شب در هفته یا دو شب  خونه پدرم میمونم البته به اصرار  خانواده  بخاطر وابستگی به بچم دست خودم باشه نمیایم بازم گاهی در حد کم متوجه یسری حرفا میشم

نمیدونم امیدوارم همیشه اینطور باشه براتون اونام میان میمونن؟

الان ۸ ۹ ساله اینطوری هستیم. اره. خودشونم خونه ما راحت ترن نسبت به خونه پسرای دیگه. در خونه ما هم همیشه به روشون بازه

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

چراا میاد اونجا موندی ؟

تاپیک اخرم نوشتم دوس داشتی بخون

نه من اونجا نموندم توخونه خودمونم ولی تو به ساختمون هستیم که خب اصلا هم صمیمی نیستیم رفت وامد زیادیم نداریم،،،

خونه مال شوهرمه ولی همینکه باباش خونه رو داده بهش حس میکنم کلا استقلال نداریم،،،،

خیلی پشیمونم از اول قبول کردم یجا باشیم

دقیقا من خونه مادر شوهرم بصورت دعوت میرم یا شب نشینی اصلا تا الان شب اونجا نموندم ۴ ساله ازدواج کر ...

اره انگار ناخواسته دخالت میشه . شاید من الکی گیر میرم ولی ترجیح میدم تو حریم زندگی هم وارد نشیم بالاخره هر کس تفکرات خودشو داره 

بنظزم بستگی به خونواده داره

بستگی داره اون ارتباط چجور باشه

من اگه ازدواج کنم قطعا با یکی ازدواج می کنم کع عاشقش باشم

و اگ اینطور باشه مادرشو مثل مادرم دوست دارم و نمیتونم بهش سر نزنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز