2777
2789

باهم یکم بحث کردیم چون یکم هم اون شکاکه هم من یکم رفتم رو مخش بعد داشتیم تلفنی صحبت می‌کردیم گفت با دوستم رفتیم بیرون گفتم نه با اون نبودی اعصابش خورد شد و گفت خدافظ روم قطع کرد باز زنگش زدم گفت دفعه بعدی اگه رفتی رو مخم کاری رو که نباید بکنم میکنم گفتم چه کاری گفت بتوچه دوس دارم هرکاری خاستم بکنم منم خیلی بهم برخورد و گوشی رو قطع کردم شما بودین در جوابش چی میگفتین اصلا دیگه جوابشو میدادین؟ من ۲۴ سالمه اونم ۲۷

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من باشم با آدمی که بدونم شکاک و بددل و بی اعصابه نامزدیم رو به عقد نمیرسونم

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

خب چرا بهش شک داری؟ شاید واقعا با دوستش رفته بیروناحیانا اهل دختر و اینا هست؟

از خودش که چیزی ندیدم ولی میدونم قبلاً چندتا دوس دختر داشته و یه پسرعمه داره خیلی با دخترا میگرده نامزدم قبلاً با خودش می‌برده فقط بیرون میگم یموقع با دختری چیزی باشه چون تماس گرفتم جواب نداد گفت اومدم خونه عمم نمیتونم پیششون صحبت کنم

فکر کردم حدودا ۱۵ ساله هستین نهایتا اسی!!آخه این رفتارها چیه بعدا سر زندگی میخواهین دایم بجنگین لابد

چون همیشه تماس منو جواب میداد مگر اینکه سرکار باشه واقعا نتونه امروزم جمعه بود گفت میرم خونه عمم بعدش تماس گرفتم جواب نداد گفت پیش عمم اینام نمیتونم صحبت کنم ولی چت میکرد

من بودم کلاً رو مخش نمی‌رفتم که مجبور بشه گوشی روم قطع کنه چه راحت گوشی رو همدیگه قطع میکنید یاد بگی ...

می‌گفت میری رو مخم منم قطع میکنم از اونموقع هم که گفت بتوچه دیگه رفت نه زنگ زد نه پیام داد بعدم می‌گفت قبلاً دوست دختر داشتم میرفتم رو مخم منم گذاشتمشون کنار چرا باید الان منو با اونا مقایسه کنه

من باشم با آدمی که بدونم شکاک و بددل و بی اعصابه نامزدیم رو به عقد نمیرسونم

همیشه میگم تو شکاکی میگه نه من بهت اعتماد دارم در صورتی که یه جوری حرف میزنه انگار شک داره دیر جواب بدم میگه راستشو بگو کجا بودی و....

می‌گفت میری رو مخم منم قطع میکنم از اونموقع هم که گفت بتوچه دیگه رفت نه زنگ زد نه پیام داد بعدم می‌گ ...

شما میتونید اینقدر سیاست داشته باشی که نتونه و نخواد از دیگران با شما صحبت کنه 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز