زندگیه من البته
یه سوال بپرسم راستشو میگین؟
شما زمانی که با پدر مادرتون زندگی میکردین زیر ۲۰ سال مثلا قبل دانشگاهتون ، زندگیتون چطوری بود مثلا روزتون چطوری میگذشت چیکارا میکردید چجوری وقت میگذروندین؟
دیدین بعضی از خانواده هارو که مثلا صبح اینجان بعد ظهر قراره برن فلان جا همش هماهنگ میکنن با همدیگه سرشون شلوغه و روزاشون تکراری نیست؟ من فکر میکنم همه ی آدما همینطوری زندگی میکنن فقط منم که انقد زندگیم داره تکراری و مزخرف میگذره
زندگی ما خیلی زیاد کسل کننده و تکراریه بیشتر روز رو خونه تنهام از صبح که بلند میشم میخوام وقت بگذره شب بشه
بجز کلاس هیچ جا نمیرم شاااید وسط هفته یه شب بریم نیم ساعت با ماشین دور بزنیم آخر هفته ها هم چند ساعت بریم بیرون اونا هم سرکار میرن سرشون گرم میشه اما من چی؟!
تو خونه هیچ حرف خاصی زده نمیشه پدر مادرم تنها حرف مشترکشون پول و وام و ایناس یا اینکه راجب سیاست حرف بزنن یا گرونی یا پشت سر اطرافیان یا دعوا
البته بیشتر از اینم ازشون انتظار ندارم چون خیلی وقته طلاق عاطفی گرفتن فقط به خاطر وجود نحس منه که باهمن اینو خودشون همیشه میگن
بعضیا وقتا بچه ها با خودم میگم ایکاش هیچوقت به دنیا نمیومدم..