اون اقای ک دست زن و بچت میگیری میبری سالی ی بااار مسافرت.سعی کن بهتر ین سفر رو براشون فراهم کنی.فکر خوشگذرونی خودتون نباشبد.بزارید اون مسافرت براشون لذت بخش باشه ن اینقد تو ی فضای یکنواخت قرارشون بدین ک خسته بشن و دراخر حالشون از اون سفرو خونه و زندگی و شوهر بهم بخوره،باخودشون بگن چ غلطی کردیم اومدیم.الان من دقیفا تو این شرایطم.شوهرم بزور میاره ما رو شهری ک تابستون میاره بعد نه حوصله داره ببرمون بیرون،ن حوصله سروکله زدن با بچه ها داره.ن جایی میبره.حالم از خودش و خونه بهم میخوره...باور نمیکنم از این سفر لعنتی فرار کنم برگردم تو خونه خودم