خستم دیگه
حتی نتونستم وحوصله ی جلسه به این مهمیو ندارم
نه کنکور نه ارشد نه ازدواج خوب نه حتی ماشین
خدایا عدالتتو شکر ولی ...
امروز به خونوادم گفتم دلم میخاد جایی زندگی کنم هیچکی نباشه
از بابام میخام فرار کنم واز هرچی مرده
دقیقا من نامزد دارم ولی ازدواجم دوس ندارم ینی یه حقوق داشتم میرفتم شمال تنها زندگی مبکردم
والا منم دوستدارم کار و خانوادم رو رها کنم برم.
خسته شدم از خانوادم از پدر مادر خواهر
هایده میگه
خسته از هرچی ک بود خسته از هرچی که هست راه میفتم ک برم
مثل هر شب مست مست
باز دلم مثل همیشه خالیه
باز دلم گریه تنهایی میخواد
برمیگردم ک ببینم کسی نیست
میبینم غم داره دنبالم میاد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
