ازبس دوس دارم محبت ببینم که مدام میرم سمت همسرم برای رابطه که اونجا منو بغل کنه
حتی اگه میلم نداشته باشم بازم سمتش میرم ک منو ببینه
ولی گاهی اوقات پسم میزنه ب قدری خورد میشم ک حالم از خودم و خودش بهم میخوره
خیلیی دوس دارم مستقل باشم و فقد خودمو دوست داشته باشم نیاز ب محبت مردی نداشتم باشم ولی نمیتونم شوهرم ک تو خواب مثلا دستشو دور کمرم میندازه از خوشحالی تا صبح بیدار میمونم
چیکار کنم خسته شدم
شوهرم خیلی بی احساسه