از دست مامانم خسته شدم اصلا سیاست نداره،تصمیمات هیجانی میگیره من خسته شدم واقعااااااا الان ۲۲ سالمه دیگه تحمل ندارم از طرفیم خودمم شخصیتم جوریه که نمیتونم با آدما درست کنار بیام و از طرفیم دلم میخاد برم دانشگاه یه شهر دیگه و خوابگاه که دانشگاه ازاد داره..... به نظرتون برم یه شهر دیگه
عزیزم شما تازه ۲۲ سالته من ۴۰ سالمه و حدود سی ساله دارم به مامانم میگم ولی تاثیری نداره این بنده خدا ها ذاتشون عوض نمیشه
مادر بودن یعنی هر روز از خودت بگذری، یعنی وقتی دنیا بهت پشت میکنه، تو باز هم ایستادی برای یه نفر که حتی گاهی قدرشو نمیدونه.مادر بودن یعنی خستگیای که هیچکس نمیبیند، شبهایی که بیخوابی میکشی ولی صبح با لبخند بیدار میشی چون میدونی یه زندگی به وجود آوردی که به تو نیاز داره.مادر بودن یعنی فداکاریهای بیمنت، عشقی که هیچ قید و شرطی نداره، و صبری که کوهها هم جلوی اون کم میارن.چقدر سخت و شیرینه این مسیر… ولی تو هر روز برای عشقی که هیچوقت تموم نمیشه میجنگی
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
اما فکر نمیکنم به دانشجویان آزاد غیر بومی خوابگاه تعلق بگیره
مادر بودن یعنی هر روز از خودت بگذری، یعنی وقتی دنیا بهت پشت میکنه، تو باز هم ایستادی برای یه نفر که حتی گاهی قدرشو نمیدونه.مادر بودن یعنی خستگیای که هیچکس نمیبیند، شبهایی که بیخوابی میکشی ولی صبح با لبخند بیدار میشی چون میدونی یه زندگی به وجود آوردی که به تو نیاز داره.مادر بودن یعنی فداکاریهای بیمنت، عشقی که هیچ قید و شرطی نداره، و صبری که کوهها هم جلوی اون کم میارن.چقدر سخت و شیرینه این مسیر… ولی تو هر روز برای عشقی که هیچوقت تموم نمیشه میجنگی
اگه خانوادت مشکلی ندارن و خونه تو محله امنی هست خودت هم شجاعت و جنمشو داری آره چرا که نه
چرا دولتی نمیخونی رشتت چیه؟ رتبه ها الان اومده قبول نمیشی دولتی شهر دور؟ بری خوابگاه از نظر امنیت خیالت راحته
مادر بودن یعنی هر روز از خودت بگذری، یعنی وقتی دنیا بهت پشت میکنه، تو باز هم ایستادی برای یه نفر که حتی گاهی قدرشو نمیدونه.مادر بودن یعنی خستگیای که هیچکس نمیبیند، شبهایی که بیخوابی میکشی ولی صبح با لبخند بیدار میشی چون میدونی یه زندگی به وجود آوردی که به تو نیاز داره.مادر بودن یعنی فداکاریهای بیمنت، عشقی که هیچ قید و شرطی نداره، و صبری که کوهها هم جلوی اون کم میارن.چقدر سخت و شیرینه این مسیر… ولی تو هر روز برای عشقی که هیچوقت تموم نمیشه میجنگی
من ۴ سال پیش کنکوری بودم ، الان بخاطر این میخام برم که خسته شدم از این خونه
خب همون برو مشهد
مادر بودن یعنی هر روز از خودت بگذری، یعنی وقتی دنیا بهت پشت میکنه، تو باز هم ایستادی برای یه نفر که حتی گاهی قدرشو نمیدونه.مادر بودن یعنی خستگیای که هیچکس نمیبیند، شبهایی که بیخوابی میکشی ولی صبح با لبخند بیدار میشی چون میدونی یه زندگی به وجود آوردی که به تو نیاز داره.مادر بودن یعنی فداکاریهای بیمنت، عشقی که هیچ قید و شرطی نداره، و صبری که کوهها هم جلوی اون کم میارن.چقدر سخت و شیرینه این مسیر… ولی تو هر روز برای عشقی که هیچوقت تموم نمیشه میجنگی