نمیدونم چرا جاری م ی حرفی و میزنع به حرفش ارزش قائلن و گوش میدن موقع حرف زدن مواظب حرفاشونن
جاریمم خیلی سیاست داره
ولی برا من اینجور نیستن به مادرشوهرم چیزی میگم انجام نمیده که هیچ لح میکنه خواهر شوهرمم همینجور
جبهه م میگیرن هر حرفی و به زبون میارن منم ساده نمیدونم چی بگم ...
اصن وقتی میرم اونجا میام جنون میگیرم تاچند روز حرکاتاشون رو مخمه مثلا به جاری م نمیتونن بگن اینکار و کن و به من میگن ...
ی بار مادر شوهرم به جاریم گفت نمیدونم چیکار کن گفتش من نمیتونم بچه کوچیک دارم
اون روز به من گفت منم حرف جاری مو زدم رفت تو اتاق با صدای بلند چقدر خود خوری کرد منم میشنیدم
سر بچه جاریم خیلی حساس بازی درمیآورد و رو حرکتاش ارزش قائل بودن منم حساسم رو بچه چیزی می نمیتونم بگم ولی انگار نه انگار هر کاری که دوستدارن رو بچم انجام میدن