چقدر ناشکری کردم خدا از بچه ای ک تو وجودم گذاشتی😭😭

بچه اولت دختره یا پسر

نگران نباش عزیزم

چقدر ناراحتی میکنی 

حالا که شده صبر کن خب 

آرزوی من بود تو سن حتی پایینتر دوتا بچه با اختلاف سنی کم داشته باشم...ولی خب...

منیکه دوتا بچه پشت سرهم دارم میگم

اول از همه سختیش سرجاش، ولی..... تو یک برنده ای

اگه کسی نپره بهم ... بگم چرا مواظب نبودی ؟ دستگاه میذاشتی یه کاری میکردی . واقعانم سخته . مادر خسته ک بچه نمیخواد اون بچه گناه داره 

شکرگذار باش عزیزم .

ما توی فامیل مون یک خانم هست که سالهاست بچه میخواد و کلی هم هزینه می‌کنه و کلی هم اذیت میشه اما هنوز هیچ نتیجه ای نگرفته ‌.

ناشکری نکن مطمئن باش بعدها سجده شکر میکنی که دوتا بچه پشت سرهم و تو این سن گیرت اومده 

یه کم که بزرگتر شن همبازی هم میشن و کیف میکنی 

حتما خدا صبر و تحملشو در وجودت دیده که دومی رو بهت هدیه داده به بزرگی و حکمت خدا شک نکن 

تو همین سایت الان دوستانی هستن که سالهاست منتظرن شما فقط داری تاپیک میزنی که نمیتونم ۲۵ سال مگه کمه ؟!شما معلوم نیست تو ذهنتون چی میگذره این همه استرس و بی قراری به اون بچه تزریق میکنید که چی بشه حالا که شده راهکار پیدا کنید 

مادر من تو سن نوزده سالگی منو به دنیا اورد 

خواهرمم یکسال و سه ماه از من بزرگتره

همیشه میگه خدا آدمو که مادر میکنه صبورش میکنه

دوسال اول سختته بعد دیگه زیاد کاری بهت ندارن باهم همکاری میکنن 

حتی تو درس و مدرسه

ببین میدونم که الان پذیرش حرف های من برات سخته.ولی ی چیز بهت بگم اگر بتونی خوب مدیریت کنی خیلی عالی میشه.الان خواهر شوهر من مثل تو پشت هم شیر به شیر حامله شد البته اون چهار بار حالی کاری به خودش ندارم که آدم بیخیال و تامرتبی هست ولی اینقدر بچه هاش با هم دوستن چهارشنبه و سه ساله و دو ساله و یک ساله😅بخدا همش هوای همو دارن همدیگرو بوس میکنن.همس دارن با هم بازی میکنن من یبار ندیدم یکیشون نق بزنن چون دائم در حال بازی کردن با هم هستن.ولی دوستام ی دونه بچه دارن در رفاه کامل ولی همیشه خدا بچه ها دارن نق میزنن یا دارن گریه میکنن جون تنهان مامان و باباها هم که حوصله بازی با بچه ندارن.حالا مه خدا به من بچه نمیده ولی اگر میداد من و شوهرم همیشه تصمیم داشتیم همینطور شیر به شیر بیاریم.لااقل به درد هم بخورن

این همه خانم با فاصله کم باردار شدن چه اتفاقی افتاد ؟من دوستم بچه اش ۵ ماهه بود دوباره باردار شد به قدری خوشحال بود اونم تو یه کشور غریب هیچ کس هم کمکی نداشت خودش و همسرش فکر کن چه جوری این بچه ها رو بزرگ کردن 

اگر دلتون میاد برید سقط کنید دیگه این همه ناراحتی و استرس به خودت و بچه نده 

کسی نیست کمکت کنه؟