2777
2789

مادرشوهرم اول با ناز و عشوه اومد سمتم و برام سوپ درست کرد ولی من چون خیلی باحوشم فهمیدم کلکی تو کاره 


بعد کارآگاه پشندی رو صدا کردم با دستگاه سم یاب اومد


کاداگاه پشندی به ساعد گفت این همونیه ک مسی برام خرید سبز شد؟


ساعد قربان نه 


کاراگاه : قرمز شد یعنی منتفیه؟


ساعد: نه قربان


من گفتم سبزه گ بعد خود کاراگاه پشندی ی نگاه انداخت گفت آره بعد به ساعد گفت بزنم با همین اون مغز تعطیلت پخش شه کف زمین ؟


ساعد: قربان مگه این آبی نیست؟


کاراگاه : کلم پخته این آبیه بعد گرفت بزنتش من گفتم از اصل موضوع منحرف نشیم


کاراگاه: بله خانوم فقط ما باید بریم جناب رئیس زنگ زدن 

ساعد: قربان اداره کشفیات کلی پرونده داریم خودمون



کاراگاه: ببند تو ک اصلا نمیدونی کشفیات با کدوم ک نوشته میشه


ساعد: قربان ی ک ک بیشتر نداریم!


من خندیدم بعد کارآگاه ی نگاه انداخت یعنی برات دارم حالا


من گفتم مادر شوهرم کو


کاراگاه پشندی: نگران نباش خانوم مجرم به صحنه جرم برمیگرده


ساعد: قربان یعنی ما باید تا صبح وایسیم 


کاراگاه : مگه نمیبینه خانوم منتظره


بعد کارآگاه پشندی برام  ژانگولر  بازی درمی‌آورد میخندید خوشم میومد یهو برقا رفت بعد مادر شوهرم از پنکه افتاد پایین رفته بود اون تو می‌چرخید چون پنکه تند میچرخه دیده نمیشد


بعد کارآگاه گفت خخخ دیدید گفتم


بعد کارآگاه پشندی دستبندش زد گفت میخوای فرار کنی از کاداگاه پشندی تو محدوده من پشه نعل کنم شماره نعلش زیرش مینویسم


مگه نه ساعد


ساعد: قربان شماره نعل که


کاراگاه: باشه حرف نزن میخواد قصه بگه پاشو بریم دیره 


مادر شوهرم برگشت چپ چپ نگام کرد


بعد من گفتم تا چپ ترت نکردم هری


کاراگاه پشندی: در صورت تکرار شما هم دستگیری خب دیگه خوشحال شدیم متعالی باشی


ساعد: ما دیگه بریم قربان تشنمه ی لیوان آب دارین خانوم


کداگاه پشندی: اینم ک همه جا تشنه و گشنه میره الان ۱۷ لیوان آب پرتقال خوردی 


ساعد: خب قربان خیلی ترش بود تشنم شد


بعد من رفتم آب آوردم


کاراگاه گفت معذرت میخوام خانوم


مادر شوهرم: به من تعارف نمیزنی نه بعد سعی کرد گیسمو بکشه ولی دستبند دستش بد و نتونست 


کاراگاه پشندی: راه. بیوفت خدافظ


منم بای بای جوری بای بای کردم مادر شوهرم حرص بخوره

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

کارگاه پشندی گفت: 🖕🏻

مینیمالیسم🦋غروب، زیباترین پایان ارغوانی روز است 💜✨🌅ا🫶🏻تنها.. معیار درونی ام باورم به خویش است✨🌙آهسته و پیوسته رو همچون خورشید"همچون ماه"🎆🌚🌞🌙💫سلامت روانت از روابط خونی مهم تره🌬🌠🌸

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792