هرچی بیشتر به کنکور نزدیک میشم بیشتر از ورود به دانشگاه و خوابگاه میترسم
چون یهو وارد بزرگسالی میشی ،خوابگاه هم که مثل خونه ی خود آدم نیست..هعی میترسم خیلی
منم کلا یه کم استرسی ام اخه:))
نترس خوشگلم
ادم بابد همه چیو تجربه کنع
با همه سختیا کنار بیاد
باید بدونه همجا مثل خونه باباش نیس
اتفاقا اگر دوستای خوبی پیداکنی لحظه های شیرینی رو میگذرونی
موفق باشی خانم خوشگله
ببین من تا حالا تو خوابگاه نبودم
همیشه تو شهر خودم دانشجو بودم (تمام مقاطع)
اما خب از ازدواج و رفتن تو خونه خودم میترسیدم، چون به شدت استرسی بودم، فکر میکردم از پس زندگی بر نمیام
چون خیییلی نازنازی بار اومده بودم
ازدواج از من یه ادم دیگه ساخت! یه تغییرات مثبتی کردم که خودم باورم نمیشه
شما هم اگه بری خوابگاه، ممکنه برات خوب باشه
تغییرات مثبت برات ایجاد شه، سازگاریت بره بالا
اینقدر خوبه
اولاش حس غریبی داری ولی کلی هم سن و سال پیدا میکنی میری بیرون باهم درس میخونید و....
بنظرم بهترین دوران زندگی میتونه باشه اگر سازگار باشی
سخت هست ولی تجارب ارزشمندی به دست میاری
اگه خیلی برات سخته
شهر خودت دانشگاه برو
خابگاه یه محیط خیلی دارک و این واقعیت ولی یه محیط دارک معمولی نیست پر از هیجان و خاطره هست 😹😹
قطعا که باید بترسی و یه سری حرکات رو انجام ندی یه سری چیزارو نگی یه سری چیزارو حتما بگی یه سری مرز ها رو رعایت کنی وگرنه اینقد دارک میشه که جهنم میشه برات
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
