۸سال پیش بهم گف طلاهاتو بیار بده من نگه دارم تازه از اولی جداشده بودم منم بردم عین ۷۸گرم رو دادم بهش.
الان انکار میکنه. حتی بچم مریض بود موقع تولد نیاز به بستری شدن داشت شوهرمم ماموریت بود تو آنکارا خب، انقد التماس بابام کردم که ۵۰ میلیون بهم بده تا ۷۲ساعت دیگه بهش پس میدم و گفتم خودت میدونی من آدمی نیستم برا پنجاه شصت میلیون بمونم بچم داره میسوزه من بجاش دارم آب میشم ،جگرم خون شد ولی گف نمیتونم، گفتم پیشت طلا دارم نصفش مال تو نصف دیگه رو بده بفروشم. آشغال گف کجا بهم طلا دادی. بعد من از هول دلم (بیمار اعصاب روان هم هستم) حرفهای پایین تنه و فحش های پایین تنه ای نموند که به خودش و روح پلید پدرش ندم ، برده ازم شکایت کرده تو فتا و دادگاه .
نظر شما چیه.خیلی دوست دارم پیامارو بذارم میترسم کاربریم بترکه. چجوری بذارم