ما یه خونه سه طبقه با خواهرم و یه بنده خدای دیگه شریک هستیم ما طبقه آخریم
خواهرم یه شهر دیگه زندگی می کنه و طبقه اشو خواهرم پول میفرسته و بابام کارای ساختشو جلو میبره، حالا ما چند ماهه داریم طبقه خودمون زندگی می کنیم و هر قسمت از خونه خواهرمو که بابام جلو میبره شوهرم میاد با من غرغر که بابا به جای اینکه خونه خواهرتو درست کنه داخلیشو باید پول بده آسانسور بزنیم و هی هم خودشو و هم منو ناراحت می کنه.
خوب هر کی باشه پول داشته باشه اول تو خونشو درست می کنه چرا بیاد این همه پول به آسانسور بده ، شوهرم میاد میگه همونجور که خواهرت دخترشه تو هم دخترشی. دیوونه ام کرده دیگه انگار من بدم میاد خونه آسانسور بخوره انگار خیلی از پله خوشم میاد