اگه فامیل های شوهرتون بپرسن چرا عروسی یا مراسم ها نمیاید چه جوابی بهشون میدید؟؟؟
دلیلش هم این باسه که شوهرتون مراسم هاتون نمیاد!!
حتی پدرمادرم مکه رفتن،،، عموهاش و زن عموهاش اومدن،، ولی شوهرم دعوا درست کرد نیومد
راستش رو میگید؟؟
یا مثلا میگید کار داشتم یا جایی دعوتم و اینا
راستش رو عمرا نباید بگی به هیچکس
بگو سرمون شلوغه و درگیر شغل،درس و.... هستیم
میگم شوهرم موافق نی از مهمونی خوشش نمیاد ی جوری میندازم گردن خودش
راستشو بگو دیگه احترام متقابله شرکت کرون تو مراسم باید متقابل داشته باشه و احترامه شرکت تو مراسم خانوادگی همسر
یه جوری شده تف سربالا
میترسم بگم غرور خودم خورد بشه یا اونا بخوان دخالت کنن یا حرفی بزنن ناراحت بشم ،،،، چون زبونشون نیش داره
اگه نگم خب نمیفهمن درد دل من چیه،،، با این شوهر گیر کردم!!!
میگن زن فلانی هیچ جا نمیاد
راستشو نگو
بگو کار دارم بهونه بیار به فامیل شوهر اعتماد نکن ففط بپیچون
نه راستشو نمیگم چون خودم کوچیکتر میشم، حتی شوهرتم نفهمه لج کردی، خودتو بزن به مریضی
بگو شوهرم آدم نیست
صدرصد که مهمه
چون این وسط من دارم خراب میشم
یه سری شنیدم میگن زن فلانی از هیچکس خوشش نمیاد،،،
رفت و آمد نمیکنه!!!
هیچ جا با شوهرش نمیره!!
فامیل خاله زنک داره به شوهرم میگن زن تو چرا هیچ جا نمیاد
در صورتی که من مقصر نیستم،،، این وسط خراب شدم و گیر کردم با این شوهر!!
شما خودت بودی چیکار میکردی!!!
واقعیتش؟؟
یعنی این حرفا براتون مهم نبود،،، بازم مثل همیشه حرفی نمیزدید
