از یه ور حالت تهوع بارداری دارم نمیتونم تکون بخورم. از یه ور یه بچه یک ساله و یک ماهه دارم و طبقه سوم یک خونه بدون اسانسور هستیم و نمیتونم بزنم زیر بغلم بیام از پله ها پایین سابقه سقط داشتم. از یه ور شوهرم پنج و نیم صبح میزنن میره تا هفت شب. مادرم شاغله و دیسک کمر شدید داره سختشه بیاد خونمون. با شوهرمم ده سال اختلاف سنی دارم و اصلا حوصله تفریح و بیرون رفتن نداره🥲
منم ادم خونه نشین بودن نبودم که الان احساس میکنم حبس خونگیم
نگین چرا باز بارداری که خودم هم نمیخواستم داغ دلم رو تازه نکنین😪