مثل اسکولا واسه یکی دیگه ادا دربیاری....... انرژی زنانه 😑😑😑😏
اصلا مهم نیست خدا رو قبول داری...... نداری نماز میخونی.... نمیخونی؛ کافری یا مسلمونی..... اعتقاد داری یا نداری..... اینا مهم نیست فقط بدون امام حسین متعلق به همه این گروه هاست..... اینو کسی میگه که تو اوج تاریکی؛و بی پناهی؛ حسین درحق اش پدری کرد کسی که اصلا امیدی نداشت/
اینا توی خون آدمه بزور نمیشه لوند بود و عشوه اومد مصنوعی میشه اونوقت بجای اینکه جذاب بشه مسخر ...
حالا به چه دردی میخوره؟ مثلا مرده چی میشه اینا رو میبینه؟ آخه همچین تحریک آمیز هم نیست آخه
اصلا مهم نیست خدا رو قبول داری...... نداری نماز میخونی.... نمیخونی؛ کافری یا مسلمونی..... اعتقاد داری یا نداری..... اینا مهم نیست فقط بدون امام حسین متعلق به همه این گروه هاست..... اینو کسی میگه که تو اوج تاریکی؛و بی پناهی؛ حسین درحق اش پدری کرد کسی که اصلا امیدی نداشت/
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
برا شما تحریک آمیز نیست چون ادا درآوردن همجنس جذاب نمیشه کچی بگم والا حتما گول میخورن و جذب میشن
قبول داری مردا اسکولن 😂
اصلا مهم نیست خدا رو قبول داری...... نداری نماز میخونی.... نمیخونی؛ کافری یا مسلمونی..... اعتقاد داری یا نداری..... اینا مهم نیست فقط بدون امام حسین متعلق به همه این گروه هاست..... اینو کسی میگه که تو اوج تاریکی؛و بی پناهی؛ حسین درحق اش پدری کرد کسی که اصلا امیدی نداشت/
من گر نیکم و گر بد ... تو برو خود را باش!!!!!نه مسلمان ؛ نه مسیحی ؛ نه یهود/آدمی باشید مذهب هرچه بود...آدما عوض نمیشن ؛ فقط به مرور زمان خود واقعی شونو نشون میدن... چه جنگل ها که بیابان نشد از ریز تنه های خود تبر ساخته/و چه کشتی ها ک غرق نشده اند از زیر های خود سوراخ کرده/ و چه تازیانه ها که نخوردیم از زبان های (خود) عزیز کرده/ شاید زندگی اون مهمونی نباشه ک میخواستی.. اما حالا ک دعوت شدی زیبا برقص✨حشمت فردوس حرف جالبی زد: لبو فروش ها تابستون بیکارن و بستنی فروش ها زمستون؛ ولی آدم فروش ها همیشه بازارشون به راهه 😏 نمیدونم...شاید در زندگیِ دیگر...