خانوما شوهرم وضعیت مالیش بهم خورده
خواهرشوهرام هرکدومشون دو دست لباس خریدن و همینطور جاری دیگه ام
ده روز مونده عروسی
ن لباس خریدم ن ارایشگاه وقت گرفتم
به وزن ایده الم نرسیدم
وقتی اینارو شنیدم همگی حاضر هستن غیر خودم حالم یه جوری شد
حالا شوهرمم شام براش اوردم شامو برد ریخت اشغالی
نمیدونم چرا همچین کاری کرد
گفت دیر شام اوردی ولی بهش گفتم چون اونا لباس خریدن آریشگاه رزرو کردن من اینارو نکردم حسودیت شده