2777
2789

تو بچگی و وقتی که خونش بودم که هیچ محبتی و حمایت پدرانه ای ندیدم بشدت افسرده و‌گوشه گیر بودم مسخرمم میکرد 

با یکی در ارتباط بودم از کمبود های محبت زیادم ازش خوشم اومد یه خاستگارم داشتم( شوهر الانم) مجبورم کرد باهاش ازدواج کنم چون معتقد بود که اون باید بر زندگیم تصمیم بگیره

جدا از خانواده روانیش منظورم شوهرمه

خودش اعتیاد دار به الکل هزار تا بلا سرم اورده تو زندگیم مثل سگ تحقیر شدم بابام که میدونه تازه طرف شوهرمو میگیره مثل چی ازشون حساب میبره و همچنان معتقدع که من لیاقت شوهرمو ندارم و مقصر منم

ازش متنفرم بخاطر تمام شبایی که حس میکردم هر لحظه از شدت غم زیاد ممکنه بمیرم 

😔😔😔😔

که رمز ماست ایستاده مردن 🤍🌱

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منم هیچ وقت نمی تونم نه مامانم نه بابام رو ببخشم

از هر دوتاشون نفرت دارم

امیدوارم همین لحظه که دارم اینا رو می نویسم هر دوتاشون بمیرن یه لحظه دیگه بیشتر هم زنده نباشن

این پروفایل توسط چند نفر استفاده می شود
عزیزم درک میکنم. الان دیگه کینه نزار تو دلت ،هر راهی که میدونی برات آرامش بخش هست به عشق خودت انجام ...

چه راهی؟ مشکلم اینکه راهی بلد نیستم

که رمز ماست ایستاده مردن 🤍🌱

چه راهی؟ مشکلم اینکه راهی بلد نیستم

من زندگیت خبر ندارم‌ که بگم چه راهی... ولی اصلا فکرش نکن. هر چی کینه هم داری ندید بگیر. جوون هستی یه جور دیگه خدا جبران میکنه برات ،غصه کارهای پدرت نخور.  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز