شنبه امتحان داشتیم من زود نوشتم
متاسفانه با بعضی هاشون تو یه کلاس بودم هی پیس پیس میکردن که بهشون برسونم من اصلا نگلهشون نکردم (اینو بگم دانشکاهم آزاد هست و اونا برا تفریح اومدن حتی لایه جزوه هم باز نکرده بودن هرروز هم قبل امتحان زنگ میزدن ما نخوندم جزوه رو کجا فرستادی اکه میخوندن حداقل یه چیزی مبرسوندم ) من اصلا بهشون توجه نکردم یهو بلند شدم برگه تحویل دادم یکی زیر پا گرفت گفت ای ک..ص ..کش هر...زه
من از شنبه هی به خودم میگفتم ولش کن اینجا نمیگم دیگه نتونستم تحمل کنم حالم بده عوضیای اشغال دعواشون همیشه بازه به شوخی فحش های زشت میدن هر..به هم خودشون و خانوادشون
دیگه نمیخوام باهاشون صمیمی بشم کثاقتای تنبل