موقع آشنایی چون ازدواج دوم بودیم و اون یه پسر داشت بهش گفتم شرط اولم بچه دار شدنه گفت حله و اینا بعد گفتم باید از مسائل مالیت باخبر باشم چون همسرتم و شریک زندگیت گفت موافقم گفتم از بددهنی و بی محبتی بیزارم چون دلیل طلاقم بود گفت اوکیه گفتم خساست خط قرمزه برام گفت ندارم اما یکبار بهم نگفت انظباط و تمیزی برام مهمه
من از ۱۰۰ تا ۸۰ تا تمیزی دارم و منظم هستم آشپزی عالی د سر وقت لباس شیک و اتو کشیده خلاصه اون گفت چرا ۱۰۰ نیستی از چشمم افتادی
حالا خودش بعد ازدواج همه خواسته های منو زیر پاش گذاشت گفت بخاطر همین مرتب نبودن لیاقت مادر شدت مهریه ات ببخش بهش فکر کنم
تمام مسائل مالی رو ازم مخفی کرد و برای پول دادن بهم اعصابم رو بهم میریزه و برای خودش هر خرجی میکنه
بهم توهین میکنه تحقیرم میکنه حتی جلو پسرش و خانوادم
حالا من چیکار کنم حالم خیلی بده